مهرسانامهرسانا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

مهرسانا جون

مهرسانا و زردی

1391/4/22 0:46
نویسنده : بابا مجید
972 بازدید
اشتراک گذاری

مهرسانا وقتی که بدنیا اومد زردیش خیلی کم بود که گفتند طبیعیه ولی روز به روز بیشترشد پس با توصیه دایی مهدیش که پزشکه آزمایش ازش گرفتیم و زردیش رو١٦.٨ بودکه میبایست پایین بیاد که خطرناک نشه با قطره بیلی نایستر شروع کردیم و استفاده از مهتابی ولی دلمون طاقت نمی اورد که منتظر جواب قطره بشیم پس بهترین حالت رفتن به بیمارستان بود هشتم ماه  محرم بود که مهرسانا رو بردیم بیمارستان چمران با کمک دایی مهدی که همین جا ازش تشکر میکنیم مجدد.سه شب مهرسانا تو دستگاه فلورسنت ٨لامپه بود اون موقع مهرسانا با اون چشم بندی که براش میزاشتن و اون گرمای دستگاه دلمونو سخت میسوزوند . بیمارستان که غذاش خوب بود ولی من از بابام که آشپز مسجد بود غذای نذری میگرفتم و باموتور اتوبان صیادشیرازی رو میرفتم که غذا رو برای مامان مهرسانا ببرم آخه آدم یه سال به امید عزاداری امام حسین و غذاها ی نذری محرم میشینه و اگه از دستش بره باید یه سال دیگه صبرکنه(اونم قیمه امام حسین )میشه؟سخته!

پس از سه روز مهرسانا طبق نظر پزشک معالج مرخص شد.رفتم صورتحساب بگیرم .وقتی صورتحساب گرفتم چشام چهارتا شد٨٠٠هزارتومن!!٣شب استفاده از مهتابی!!یه ماه کار کنم ٦٠٠هزارتومان تازه بدون کسورات!سه شب ٨٠٠هزارتومان! به پذیرش گفتم مگه بیمه تامین اجتمائی پرداخت نمیکنه !گفت چند وقته دیگه قرارداد نداریم!پس پول چی میگیره!پول زور!گفت معرفی نامه از بیمه مکمل نداری؟گفتم نه!گفت یا معرفی نامه یا نقدی!  !!!بری الان میرسی نماینده بیمه دانا تو میدون نوبنیاد هست!پس هول هولکی نامه رو گرفتمو رفتم نوبنیاد!اونجا نماینده بیمه  خیلی ریلکس بود  .قضیه بیمارستانو براش تعریف کردم کارت بیمه رو دادم گفت کارت بچه کو ؟بچه ٦ هفت روزه کی باید کارتشو میگرفتم ؟ شناسنامشو دیروز گرفتم وقت نشده!نمیدونیم قانونه!! نمیتونی الان بری بگیری؟٥شنبه ساعت١١ولی کارمو راه اینداخت و گفت باید بری میدون آرژانتین من الان هماهنگ میکنم که تا نیم ساعت دیگه وایستن! گفتم که قیدشو بزنم!ولی یه نیرویی بهم میگفت که موفق میشم اونم نیروی بیپولی بود رفتم میدون آرژانتین نمایندگی بیمه دانا !که اگه برخورد خوبشون نبود و حس کار راه اندازیشون واقعا نمیدونستم برا ٨٠٠هزارتومان به کی رو بزنم!کارتو همونجا برام صادر کردن و رفتم نوبنیاد ومعرفی نامه رو گرفتمو بردم بیمارستان باورم نمیشد ساعت ١ بود.بااینکه کل مخارجو تو نامه زده بود ولی بازم ٨٠هزارتومان ازم گرفتن!گفتن این سهم بیمه تامین اجتماعیه از تامین اجتماعی بگیر!!!مهرسانا همون روز به سلامتی مرخص شدماچقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهسا مامان مرسانا
21 تیر 91 0:21
سلام عزیزم خوبی؟؟؟ اتفاقی با ولاگتون آشنا شدم اسم دختر من مرساناست به معنی هدیه خداوند این ایم رو برای اولین بار در ثبت احوال مشهد به ثبت رسوندیم اما مرساناست جالبه که هم مهرسانا وهم مرسانا در زبان عبری به معنی هدیه خداونده